شنبه, ۳ آذر , ۱۴۰۳ Saturday, 23 November , 2024 ساعت ×
متن سخنرانی شب ششم محرم ۱۴۰۲
07 مرداد 1402 - 11:11
شناسه : 11217
بازدید 926
14

 دهه محرم از نیمه گذشته، چشم بر هم زدنی این دهه به اتمام خواهد رسید لذا می طلبد که هر شب با توجه بیشتر و حضور قلب بیشتر در جلسه باشیم. عرض ادب ما هرشب به محضر اهل بیت علیهم السلام جدی تر و مناسب تر باشد ان شاءالله. و بتوانیم محرمی رقم بزنیم که […]

ارسال توسط :

 دهه محرم از نیمه گذشته، چشم بر هم زدنی این دهه به اتمام خواهد رسید لذا می طلبد که هر شب با توجه بیشتر و حضور قلب بیشتر در جلسه باشیم. عرض ادب ما هرشب به محضر اهل بیت علیهم السلام جدی تر و مناسب تر باشد ان شاءالله. و بتوانیم محرمی رقم بزنیم که تا اینجای عمر به این شکل محرم نداشتیم و واقعا با توشه ای از اینجا خارج شویم.

هدیه به پیشگاه حضرت زهرا سلام الله علیها با همین نیت صلوات بفرستید.

عرض کردیم وقتی شما به جامعه سازی و تشکیل حکومت میرسی که آرزوی همه انبیاء علیهم السلام از بدو خلقت بوده، دشمن هم بیکار نمی نشیند  مقابله می کند. توصیه به حق و توصیه به صبر نیاز به زیرساختی دارد که اهل بیت علیهم السلام به دنبال این بودند در نتیجه فقتل من قتل و صبی من صبی و اقصی من اقصی، شهید شدند، تبعید شدند، اسیر شدند،بلاهای مختلف به سر ائمه اطهار علیهم السلام آمده نه به دلیل اینکه می خواستند مردم دیندار باشند، دیندار شخصی که ما معمولا از دین می شناسیم. به دلیل اینکه می خواستند اقامه حق کنند در جامعه و این نیاز داشت که ولایت و سرپرستی را به عهده بگیرند؛ در نتیجه باید جامعه سازی شود، باید حکومت تشکیل شود. دشمن همیشه این را می فهمد. تمام فراعنه در هر دوره ای این را می فهمند و برای آن برنامه دارند. و راهبردشان هم در زیارت امام رضا علیه السلام عرض کردیم. آنجا در زیارت زیر قبه میگویی: «اللهم العن الذین بدّلوا نعمتک» خدایا لعنت کن کسانی را که تبدیل نعمت می کنند. «و اتّهموا نبیک» و تهمت به انبیا می زنند. «جهدوا بایاتک» با آیات تو به درگیری و مجاهده می پردازند. «سخروا بامامک» ائمه اطهار علیهم السلام را مسخره می کردند. «و حملوا الناس علی اکتاف محمد صلی الله عله و آله و سلم» کسانی که کاری با جامعه می کنند که گردن دین می افتد، گردن اهل بیت علیهم السلام می افتد، هر کم و کاستی وجود دارد گردن اهل بیت علیهم السلام بیفتد. امیرالمؤمنین علیه السلام ۲۵ سال که کار دستش نبوده، اما در شامات بر منبر می نشستند و لعن و سب علی علیه السلام میگفتند. لعن با سب فرق می کند. سب «دشنام» می دادند به امیرالمؤمنین علیه السلام، و همه چیز را تقصیر علی علیه السلام می دانستند با اینکه کار دست مولا نیست. چه باید کرد؟ این راهبرد را باید بشناسیم و مقابله کنیم. اولا وقتی می گوید: «اللهم العن الذین بدّلوا نعمتک» خدایا لعنت کن کسانی را که تبدیل نعمت می کنند. دو نکته دارد:

اولا اینکه من نمی خواهم جزء این افراد باشم. من خودم کمک کننده به کسی نباشم که نعمت را تبدیل می کند. حلال و حرامی جابجا میکند.

ثانیا به من هم راهبرد می دهد خودت حواست جمع باشد مقابله کن با عده ای که می خواهند این کار انجام شود. «و اتّهموا نبیک» هر جا دیدم اتهامی به نبی خدا دارد زده می شود.

حجاب یک ارزش است. اجازه نده بی حجابی تبدیل به ارزش شود. حلال و حرام جا به  جا نشود. قبح بعضی از گناهان که شکسته می شود از دلایل اصلیش خود مؤمنین هستند. یعنی وقتی ابتدائا اتفاقی می افتد، به دلایل مختلف یا می ترسند، یا کوتاه می آیند، احساس مسئولیت نمی کنند، خودشان میخواهند به بهشت بروند و بقیه را کار ندارند، فهمی از تواصی به حق و تواصی به صبر ندارند، مجموعا کاری ندارند. نتیجه این می شود که نعمات جا به جا می شود. بعضی ها فاز عرفانی می گیرند مثلا، که باید به خودت بپردازی. همیشه ساکت و صامت است و کاری ندارد که بالاخره قبح یک گناهی دارد ریخته میشود، یک کاری بکن. حداقل دلت بسوزد. ولی این نیست. در یک فاز عرفانی است، در حال خودش است و ذکر می گوید. یکی از بدترین آفات و آسیب شناسی هایی که برای جامعه مؤمنین است همین است که فاز عرفانی می گیرند. سر در گریبان فرو بردن و سیر و سلوکی و گوشی نشینی! مؤمنین اینگونه نیست. مؤمن سکوتش سکوتی است که جامعه را راه می اندازد، حرف زدنش هم حرف زدنی است که جامعه را راه می اندازد.

«اللهم العن الذین بدّلوا نعمتک» مفهومش این است که خدایا من با اینها نمی خواهم باشم. لعن یعنی دور از رحمت خدا بودن. یعنی خدایا اینها را دور از رحمت خودت قرار بده. یعنی من نمی خواهم جزء اینها باشم. ثانیا باید بایستم مقابله هم بکنم دیگه. اگر یک جایی دارد نعمتی تبدیل می شود، ارزشی به ضد ارزش تبدیل می شود. «و اتّهموا نبیک» اتهامی دارد به اولیاء خدا زده می شود، «سخروا بامامک» جایی دیدم طنز درست می کنند، مسخره می کنند اولیاء خدا را، من باید عکس العملی نشان دهم. عکس العمل نشان دادن به معنای دعوا کردن نیست. عکس العمل نشان دادن یعنی من مسلح شوم به مؤلفه های جهاد تبیین مثلا، بتوانم یک استدلال کوچک کنم به اندازه خودم، فکری کنم. وقتی میبینم اتهام به اولیاء خدا دارد زیاد می شود، وقتی دارم می بینم که مسخره کردن ها زیاد می شود،خب من باید یک جایی بالاخره یک عکس العملی نشان دهم . این عکس العمل است، قرار به دعوا نیست این را حتما باید مورد توجه داشته باشیم. بزن زیر گوش طرف، آدم شود، دیگر از این کارها نکند، نه! بسیاری از این اتفاقاتی که می افتد به خاطر ناآگاهی اتفاق می افتد.  طرف در فشار است، جوان است می خواهد وام ازدواج بگیرد ضامن از او می خواهند و آنقدر کلافه میکنند که اصلا از زن گرفتن پشیمان می شود. از آن طرف فضای مجازی دارد  فشار می آورد، شهوت فشار می آورد، بی پولی از یک طرف، آینده اش را نمی تواند خوب ببیند، خب این فشار بر فشار بر فشار!  بر این فرد حرفی که آن طرف می زند اثر می گذارد. نیاز به تببین دارد، نیاز دارد آگاه شود. خیلی از خانمهایی که الان در جامعه به عنوان بدحجاب میبینیم و اگر میبینیم باید نهی از منکر کنیم، اینها دلیلش ناآگاهی است.یعنی اگر بداند درست می شود. به خاطر اینکه مدرسه کار نکرده، حوزه علمیه کار نکرده، دانشگاه کار نکرده، نهادهای عریض و طویل فرهنگی به اندازه ای که باید کار نکردند، مسئولیتشان را خوب انجام ندادند. این می رسد به جایی که شما برایش توضیح میدهی میگوید واقعا اینطور است؟! خیلی از اینها هم اینطور نیست که بی دین باشند. ما در مسجد با مدرسه کنار مسجد صحبت کردیم دانش آموزان پایه هفتم و هشتم را جذب کردیم آوردیم مسجد، کار فرهنگی مرسوم در مساجد کردیم. یک جلسه با مدیر مدرسه صحبت کردیم که اولیاء اینها به مسجد بیایند. نزدیک امتحانات بود خرداد ما گفتیم به جای اینکه جلسه با اولیاء را در مدرسه بگذاری در مسجد بگذار. اینها آمدند. غالبا مادرها بودند، پدرها معمولا در این جلسات کمتر می آیند. غالبا هم حجاب ها، حجاب های عجیب و غریبی بود، چندتا هم آقا بودند. آقای مدیر حرف های خودش را زد و بعد گفت حاج آقا حرف بزند. چند تا نکته گفتم که بچه های شما سن های حساسی دارند و به لحاظ تربیتی مثلا این کار بکنید. ۲۰ دقیقه صحبت کردیم و جلسه تمام شد. جلسه تمام شد اما همین خانم ها و آقایان ریختند بر سر من. یعنی خانم با یک وضعیتی که بیرون اگر ببینیم باید با او دعوا کنیم آمده بود نشسته بود میگفت حاج آقا من می خواهم بچه ام مسجدیی شود چه کنم؟ دوست دارم بچه ام در مسیرها قرار بگیرد چه کنم؟ دیگری سؤال تربیتی می پرسید. غالبا می گفتند حاج آقا یک کاری بکن بچه من بیاید در مسجد. خیلی بیرون اوضاع خراب است. میخواستم بگویم شما وضعیت خودت را ببین! بیرون خراب است که تو خودت داری خراب می کنی! چرا؟ دلیلش این است که طرف متوجه نیست اصلا. یعنی اگر همان را برایش توضیح بدهی شاید خودش را جمع و جور کند. بخش زيادی از آن عدم آگاهی است. در نتيجه وقتى من ميبينم «بدلوا نعمتك و تهموا نبيك، سخروا بامامك» اتهام به امام زده مي شود، مسخره کردن اتفاق می افتد، ارزشها برمى گردد، خب من يک مقدار مسلح بشوم و از همين چيزهايى كه در گروه هاى فضاى مجازى داريم چندتا حفظ كنم و بلد باشم. دو كلام صحبت كنم در بزنگاه هايى كه خودم مى دانم و تشخيص ميدهم. «وجهدوا باياتك» خدایا لعنت كن كساني كه با آيات تو درگير مى شوند. خب الان روزگار ما طورى شده كه با آيات خدا طورى رفتار می شود که قرآن سوزى هم مى شود. اين ظاهرش است.  طرف عملا هم با آيه به آيه قرآن درگير مى شود. پس ۱- خدايا من با اينها نيستم وقتى مى گويم اللهم العن الذين بدلوا نعمتک  ۲- اینکه اگر هم جایی میبینم این اتفاق می افتد بلد باشم تبیین کنم. یک وقت میبینیم بچه هیئتی ها هم در این شبهه ها گرفتار شدند. آقا شما که پا منبری هستید شما دیگر چرا همه چیز را گردن دین می اندازید؟ شما چرا گردن اولیای خدا می اندازی؟ اینطور نیست! راهبرد دشمن اینست. اما صحبتی که ما باید به آن توجه کنیم این است که اصلا این دشمن چه کسی است. ما تا زمانی که دشمن را نبینیم به عنوان دشمن، که اصلا نمی توانیم مقابلش بایستیم. یکی از مهمترین حرفها اینست که همیشه شیطان کاری می‌کند که دشمن در چشم ما کم دیده شود، یا دشمن دیده نشود کمرنگ دیده شود .

دشمن چه کسی است؟ چند مصداق از قرآن بگویم که جلسه نورانی شود. بعد یک توضیحی عرض میکنم.

اول خود ابلیس  «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ ۖ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ» (آیه۶۰ سوره یس)  آیا ما عهد نبستیم با شما که اطاعت نکنید از شیطان؟ این عدو مبین است. دشمن بسیار آشکاری است. ولی من نمیبینم. اصلا به آن فکر نمیکنم. دشمن شناسی خیلی مهم است و من حواسم نیست. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قرآن زیاد تلاوت می کرد. چه زمانی؟ سحر.  «إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا»(آیه ۷۸ سوره اسراء) حضرت قرآن زیاد تلاوت می کرد. کجا؟ مسجد النبی. بهترین شخصیت عالم در بهترین مکان ، بهترین عمل که تلاوت قرآن می باشد را در بهترین زمان که دم سحر است انجام می دادند. خود قرآن به پیامبرصلی الله علیه و آله می فرماید یا رسول الله وقتی می خواهی قرآن تلاوت کنی فاستعذ بالله پناه ببر به خدا، نه آن زمانی که در بازار هستی زمانی که می خواهی قرآن بخوانی پناه ببر به خدا (آیه ۹۸ سوره نحل). یعنی چه؟ یعنی محیط اطراف ما اصلا امن نیست. به پیامبرصلی الله علیه و آله می گوید تو پناه ببر زمانی که قرآن تلاوت می کنی، دم نماز شب، در مسجد النبی. من و شما چه باید بگوییم که اصلا قرآن نمیخوانیم. وقتی می‌خواهیم قرآن بخوانیم می گوید پناه ببر به خدا، وقتی در بازاریم چطور باید پناه ببریم؟ وقتی با نامحرم مواجه میشویم چطور باید به خدا پناه ببریم؟ وقتی می‌خواهیم وارد فضای مجازی شویم چطور باید پناه ببریم ؟ وقت VPN وصل میشود چطور باید به خدا پناه ببریم؟ می‌گوید «عدو مبین» است. این شیطان دشمن آشکاری است. چرا او را نمی بینید؟

دوم« لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ» (آیه ۸۲ سوره مائده). می فرماید شدیدترین دشمن شما در عالَم «یهود» است. سرسخت ترین و شدیدترین دشمن یهود است. خب ما با اینها چیکار میکنیم؟ گوشی که یهودی ها به ما دادند دست میگیریم. موسیقی که آنها می سازند گوش می دهیم. هالیوودی که هزینه اش توسط آنها تأمین می شود ما می بینیم. نظام آموزشی که آنها برای دنیا طراحی کردند را اجرا می کنیم. هیچ کس نمی داند ما برای چی باید این ریاضیات و معادلات را بخوانیم؟ خودمان برنامه نداریم. هرچیزی را اجرا می کنیم. بر سر سند ۲۰۳۰ دعوا می کنیم، که عده ای می گویند نباشد و عده ای می گویند باشد. قرآن می گوید شدیدترین دشمن شما اینها هستند. برنامه ای که او می دهد را چرا پیاده می کنی؟ چرا دنبال آن هستی؟ این طرف، ما این همه الگو داریم. شهید ابراهیم هادی، شهید حججی، حاج قاسم سلیمانی. اما یک فیلم و سریال درست درباره آن نمی سازیم. زندگیمان را به فیلم های هالیوودی بستیم. آن وقت الگوی بچه‌ها می شود مرد عنکبوتی و بتمن و مرد مورچه ای و مرد موریانه ای و مرد سوسکی! و خب این الگوهای ما مانده است. چرا؟ شمافرض کنید در فامیلتان کسی است که بین شما شکرآب شده، کدورتی اتفاق افتاده، میگوید من دیگه اسم این را نمی‌برم، هرجا ایشان باشد شما نمیروی . ما دشمن را هنوز نمی‌بینیم ولی قرآن می فرماید که اینها شدیدترین دشمنان شما هستند.  این را هم بگویم -خانمها از ما شاکی نشوند- قرآن می فرماید «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ» (آیه ۱۴ سوره تغابن). می فرماید بعضی از زنان و فرزندان شما هستند که دشمنان شما هستند. فَاحْذَرُوهُمْ اینها چه کسانی هستند -نه همه خانمها نقطه، مقابلش آقایون هم هستند- خانمی که جلوی همسرش را می گیرد. اینجا می آید می نشیند میگوید بابی انت و امی ونفسی و اولادی و مالی. بعد یک ریال نمی تواند به هیئت کمک کند. میگوید همه هستی ام فدایت یا حسین، اما همسرش یک کارت بکشد کمک به هیئت خانم اجازه نمی دهد. می فرماید این عدو است آیه در شأن چه کسانی نازل شده؟ در شأن همه خانواده ها که نیست. در شأن کسانی است که در مکه پیامبرصلی الله علیه و آله دستور داد مسلمانان هجرت کنند سمت مدینه، رفتند سمت مدینه، اما عده ای زن و فرزندانشان ایستادند، گفتند خانه و زندگیمان را رها نکنیم. مال و اموال را غارت می کنند در واقع زیر پای شوهرانشان نشستند و اینها را زمین گیر کردند. این آیه برای آنجاست وگرنه قرآن درباره بعضی از خانمها وقتی مثال می زند. مثلاً آسیه همسر فرعون است اما خدا یک وصفی از او می کند، فوق العاده است. فکر نمیکنم هیچ شهیدی را در قرآن خداوند لحظه شهادتش را وصف کرده باشد که درباره حضرت آسیه اینطوری است. خیلی بزرگ است این خانم. بعضی وقتها آقایان اجازه نمی دهند که خانمها میخواهند روضه بگیرند. میخواهد در مسیر چهارتا خانمهای محله را جمع کند و خانم جلسه ای دعوت کند کلاس قرآنی راه بیاندازد آقا اجازه نمی دهد.  اینهایی که همسر و فرزندی که مانع انجام وظیفه می‌شود -چه زن چه شوهر- صراحتا قرآن می فرماید که اینها عدو هستند، اینها دشمن هستند. یا در روایات ما مثلاً نفس اماره «اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک» است، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود بدترین دشمنان، خود شما هستید. یک آقایی خواب ابلیس را دید گفت خوب گیرت آوردم این همه مردم را گمراه می‌کنی شروع کرد ابلیس را کتک زدن، ریش ابلیس را گرفته بود، ظاهرا ابلیس هم ریش دارد، داشت مشت می زد یکدفعه از خواب پرید، دید ریش خودش در دستش است و درحال کشیدن است. فهمید که اعدی عدوک نفسک آلتی بین جنبیک. خیلی ها هستند که خودشان بدترین دشمن خودشان هستند، خیلی ها را شیطان بازنجیر می‌کشد زنجیرها راپاره میکند، خیلی ها را با طناب می کشد، بعضی ها را نخ شیرینی می‌بندد و می کشد. بعضی ها را می گوید بیا، راه می افتد. بعضی ها را میگوید وایسا کجا میری وایسا منم بیام خودش جلوتر از شیطان می رود. «اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک»

 خب اینها مصادیق زیاد هم هست حرف اصلی اینست کی می شود مقابل این دشمن ایستاد؟ زمانی که دشمن را ببینم. وقتی من اصلا دشمن نمیبینم راحت دارم زندگی می کنم و فکر می کنم همه چیز ها عادی است، قائدتا نمیتوانم مقابله کنم. راهبردهای دشمن را بشناسم. من اصلا دشمن نمیبینم. شیطان خودش را همیشه خیرخواه انسان معرفی می کند. امشب آیه قرآن زیاد می خوانیم، نورانیت جلسه بیشتر است. شیطان به حضرت آدم و حوا گفت «وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ» (آیه ۲۱ سوره اعراف) گفت من قسم میخورم که خیر شما رو میخواهم. از این درخت بخورید. از این میوه بخورید. اگر بخورید شما تبدیل به فرشته ای می شوید که در بهشت جاودانه اید و دیگر کسی شما را از بهشت بیرون نمی کند. «فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَىٰ» (آیه ۱۲۰ سوره طه) بعد دید اینها تردید دارند «وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ» من خیرخواه شما هستم. و آنها باورشان شد، گول خوردند . در کاخ سفید نشسته است عید نوروز برای ما سفره هفت سین می اندازد، بعدهم پیام می دهد، چقدر نایس، چقدر باکلاس، چقدر اینها خوب هستن. بعد همان روز چندتا از بچه های که بیمار پروانه ای هستند، دارند از دنیا می روند، برای اینکه آقا تحریم کرده نمی گذارد  این داروها بیاید. ولی «وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ» است. کاری می‌کند من باورم نشود او دشمن است. می گویم اینها بدبختها آدم هستند، چه کار دارید آمریکا آمریکا می کنید؟ می گوییم آخر هر روز یک نهاد یا آدم در حال تحریم است. دارو را چرا تحریم میکنید؟ موشکی را تحریم کنید.

 دشمن را نمیبینم. اتاق فکرها را نمیبینم. برای زدن ذهن جوانها سرمایه های میلیاردی که در عالم خرج می شود تا شیعه فلج شود، ذهن جوان ما به سمت دیگر رود، ما اینها را نمی‌بینیم. راحت هستیم. مردم می گفتند یا علی! این معاویه هم آدم بدی نیست ها. (چون معاویه ظاهر را حفظ می کرد.) حالا شما خلیفه شدی اجازه بده معاویه هم بنشیند. معاویه را دشمن نمی بیند که. قرآن روی نیزه می رود و گول می خورد. چرا در فضای مجازی هرچه می آید من باور می کنم؟ دلیلش این است که باورم نمیشود این را دشمن طراحی کرده. آقا مشکلاتشان داخلی است. بله او یزید است، آن طرف دنیا نشسته. شمر و خولی و عمرسعد پیش ما هستند. همینجا هستند. بله دشمن شناسی یعنی همین الان شناسایی شوند. استادانه جاسوسی خیلی عجیب است. آقا چه زمانی انقلاب شده؟ سال۵٧ ، بعد١٣آبان ۵٨ لانه جاسوسی را گرفتند. یعنی هنوز انقلاب یکساله نشده. وقتی اسناد را کنارهم چیدند عجیب است، هنوز یکسال نشده میگوید فلان مسئول اقتصادی کشور یک خواهرزاده دارد از طریق خواهر زاده می‌شود به دفترش نفوذ کرد. فلان امام جمعه در فلان شهر یک باجناق دارد می شود به او نفوذ کرد. فلان مرجع تقلید یک پسر دارد ازطریق پسرش می شود نفوذ کرد. آمار همه آدمها را در آوردند یک سال نشده. الان ببینید چه خبر است. بله شمر و عمر سعد و خولی همینها هستند که پیش ما هستند. همینها که الان طلبکار هستند. ۴٠سال است همیشه کار دستشون بوده، همنوایی که امام التماس می کرد، تنها جایی که امام التماس کرده به مردم: «ای مردم! من به شما التماس می کنم نگذارید کار دست لیبرالها بیفتد!» و افتاد. ۴٠سال است کار دست اینهاست. همینها هستند خراب می‌کنند. خودشان هم طلبکارهستند. در همه دولت‌ها هستند. نفوذ است. آنطرف می بینی وقتی یک جماعتی خالی می شوند از اینها و خالص انقلابی می شوند پیشرفتهای عجیب و غریبی داریم که خودمان هم باور نمی‌کنیم. دنیا هم باورش نمی شود. تفکر انقلابی که بیاید در صنایع موشکی، در انرژی هسته ای، در موضوع نانو، در هوا فضا، در عرصه واکسن.

 مردم کوفه، مردم مدینه، زمان امام حسین علیه السلام همینطوری هستند. یزید بد است ولی بابا حالا دیگر حسین جان کوتاه بیا!!! تحریم و تهدید و ابن زیاد آمده ما را بیچاره می‌کند، گفته همه گزینه ها روی میز است، بابا ول کن! فاجعه شد و خودشان ضرر کردند. دو سال بعد، سال سوم حکومت یزید، حمله کرد، مدینه واقعه حره ای که چند شب گذشته عرض کردیم اوایل دهه، جوی خون راه انداخت، بیش از ده هزار نفر را کشت در مدینه. چرا؟ چون مردم مدینه وقتی فهمیدند که یزید هم خوب نیست. والی مدینه را بیرون انداختند. اوهم دیگر قدرت گرفته بود، حمله کرد مدینه را شخم زد. زیر و رویشان کرد. مردم مکه تازه فهمیدند که پس یزید آنقدر بد بود. حمله کرد خانه خدا را آتش زد. تازه فهمیدند آن موقع ابی عبدالله علیه السلام می‌فرمود که بابا حج را رها کن، یک روز هم دیر است. راه بیفتید. دشمن شناسی مهم است. چقدر حرفی که امشب زدیم مهم بود.

در خانه کریم اهل بیت علیهم السلام هستیم. قاسم بن الحسن علیه السلام شب عاشورا، ابی عبدالله علیه السلام وقتی گفت همه بروند و نرفتند و فرمود همه شهید می شوید، قاسم علیه السلام بلند شد گفت عمو من هم شهید می شوم؟ تا این حرف را زد دیدند قمر بنی هاشم علیه السلام سر را به زیر انداخت، خدایا یعنی قاسم! ۱۳ ساله! آقا فرمود: مرگ در نظر تو چگونه است؟ این مکتب سیدالشهدا علیه السلام است. اصلا فکر نکرد. گفت احلی من العسل. از عسل برایم شیرین تر است.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.