دهه ماه محرم دهه ی امر به معروف و نهی از منکر است. درباره سوره ی عصر که صحبت می کنیم.
اوج این سوره توصیه به حق و توصیه به صبر است. یعنی مؤمنین باید سیری را طی کنند تا به جایی برسند که در جامعه پذیرش تواصی به حق و صبر پیدا شود.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ *وَالْعَصْرِ *إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ *إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ
گفتیم این را با کربلایی ها ببینیم. حضرت آقا کمتر از یک سال قبل سخنرانی داشتند و تکرار کردند که باید توصیه به حق و توصیه به صبر در جامعه مرسوم باشد. این خیلی اتفاق بزرگی است و خیلی گره ها باز می شود ولی شرط دارد.
اولا پذیرش ضعفها، وقتی کسی قبول ندارد ضعفی دارد دیگر نمیشود به او توصیه ای کرد.
ثانیا خود کسانی که توصیه به حق و صبر میکنند خودشان اهل ایمان و عمل صالح باشند.
کونوا دعاه الناس بغير السنتکم
خسران با ضرر خیلی فرق دارد.مثلا یکی مغازهی طلافروشی دارد و باید هر روز یک مقداری بفروشد، ولی نفروخته. این ضرر کرده، اما خسران نیست چون اصل سرمایه از بین نرفته. ولی یخ فروش یا میوه فروشی که اصل سرمایه را از دست می دهد دچار خسران شده.
در سورهی عصر می گوید حتما حتما همه شما در خسران هستید. “الف و لَم” در “الَنسان “یعنی کل انسان ها، همه انسان ها در خسران هستند مگر« إِهلَ الهذِین آمنوُا». وقتی خدا اینطور می گوید پس من باید بپذیرم که ضعفی در من هست. آدم هایی که ضعف هایشان را نمیپذیرند هیچ وقت پیشرفت معنوی ندارند، بلکه سقوط دارند. یکی از بدترین رذیله ها و ریشهی تمام رذائل اخلاقی “تکبر” است. یعنی اگر تکبر را درمان کنیم همه ی رذائل درمان می شود.
شیطان که رانده گشت به جز یک خطا نکرد تکبر کرد
خود را برای سجده به آدم رضا نکرد
آدمی که خود متشکر میشود، فکر می کند که اشتباه نمی کند، و به نظرش فقط دیگران خطا میکنند، ان الانسان لفی خسر را خوب نفهمیده است. إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا را طور دیگری ترجمه کنیم، الَالذین کربلایی ها ، الا یاران حسین علیه السلام. همهی انسان ها در خسران هستند مگر کسان ی که با اباعبدالله معیت دارند و با حسین همراه هستند. چون خدا کربلایی ها را برا ی ما الگو قرار داده است. یعنی آمنوا، عملوا الصالحات، تواصوا بالحق، تواصوا بالصبر همه را با کربلایی ها جمع کنیم.
حالا توصیه به چه می خواهیم بکنیم؟ توصیه به حق.
آدمی که می خواهد توصیه به حق کند قبلش باید ایمان به امام پیدا کند.«و کل شیء احصیناه فی امام بین» همه چیز را با امام ببیند. نماز؛ نمازی که امام دوست دارد. ترک معصیت؛ ترک معصیتی که امام زمان دوست دارد. کربلایی ها همه چیز را با امام حسین علیه السلام تنظیم میکردند، ما هم باید همه چیز را با امام زمان علیه السلام تنظیم کنیم. اگر این باشد عمل صالح مناسب و متناسب، در بهترین زمان و بهترین مکان صورت می گیرد .کسانی که خودشان را با امام زمان علیه السلام تنظیم می کنند، دقیق می دانند که باید چکار کنند و چطور توصیه به حق و صبر داشته باشند.
فردی آمد خدمت حضرت رسول (ص) و عرض کرد: بچه ی من زیاد خرما می خورد و برای او ضرر دارد، نصیحتش کنید. رسول الله فرمودند: نصیحت میکنم ولی فردا بیایید. روز بعد آمدند و آقا بچه را نصیحت کردند. عرض کرد: یا رسول الله چرا دیروز نفرمودید؟ رسول الله صلی الله علیه و آله فرمودند: دیروز خودم خرما خورده بودم و اثر حرفم کم می شد. امروز نخوردم تا حرفم اثر داشته باشد.
توصیه به حق پیش نیازی دارد. یکی از گرفتاری های ما این است که می خواهیم دیگران را درست کنیم و از خودمان غافلیم. این آسیب شناسی جامعه ی مؤمنین است. مرد می خواهد زن را تربیت کند و زن می خواهد مرد را به راه بیاورد و برعکس، مرد و زن هر دو می خواهند بچه را سر راه بیاورند، بچه ها میخواهند پدر و مادر را تربیت کنند. هیچ کس هم زورش به هیچ کس نمیرسد. چون تا زمانی که تمرکز روی خودم نداشته باشم اتفاقی نمی افتد.
برگردیم به الذین آمنو بِالامام. آمنوا چگونه اتفاق می افتد؟ آمنوا اتفاق بیفتد خود به خود عمل صالح می آید، خود به خود هم تشخیص توصیه به حق و صبر اتفاق می افتد. ایمان باید درست شود. چگونه ؟
۱ –نگاه به امام باشد.
۲ –نیت و قصد قطعی.
نیت خیلی مهم است. یعنی قصد قطعی برای خوب شدن کنم. ما خیلی وقتها در ذهنمان گناهانی هست که وقتی حالت معنوی نداریم به سراغشان می رویم. برای کسانیکه بیرون از هیأت هستند اینطور است. برای ماها طور دیگری است. ما باورمان نمی شود که می توانیم آدمه خوبی باشیم. به خاطر همین نمی توا نیم قصد قطعی کنیم. باورمان نمی شود ما هم می توانیم سلمان فارسی یا آیت الله بهجت باشیم. میگوییم ما کجا و آنها کجا؟ هیچ وقت برا ی رسیدن به قله نیت نمیکنیم. دلیلش
این است که قدرت خدا را نمیفهمیم و درک نمی کنیم. «الذین آمنوا» در نقطه اول مانده ایم؟ ایمان به چه؟ ایمان به این که خدا می تواند دست ما را بگیرد و به قله برساند. شما به علامه قاضی بگویید که چه چیزی شما را به این مقامات رسانده؟ میگوید: تفضل الهی. آقا کمی از نماز شب ها بگویید. میگوید همه را کنار بگذار ید. “فقط خدا“ . جمعی که در این مجلس هستیم اگر از ما بپرسند چرا توی مجلس امام حسین و هیأت هستید؟ می گوییم ما توی فاز دیگه ای بودیم رفیقی سر راهمان قرار گرفت و ما را هیأت آورد. خدا یکی را واسطه قرار داده و بقیه ی راه هم خدا همراه ماست. آقا کمی از نماز شب هایت بگو مى فرماید همه را كنار بگذار فقط خدا. حالا همین جمعى كه اینجا نشسته ایم اگر غیر از این چیزی كه لَان مى گویم هست بگویید. از بزرگتر ها هم بپرسید كه چي شد شما آمدید در مسیر هیئت و امام حسین علیه السلام؟ چه كردید؟ چه تلاشي انجام دادید؟ میگوید: هیچى بابا من در فاز دیگرى بودم یه رفیقى سر راهم قرار گرفت او ما را آورد هیئت، گیر افتادیم. به همین سادگى! یعني ما خیلي تلاش نكردیم بچه هیئتى بشویم. یكى دست ما را گرفت آورد. خب بقیه اش هم میبرد دیگر. خدا اینطورى یک نفر را واسطه قرار میدهد شما را بیاورد اینجا، بقیه اش هم میتواند ببرد. شما تا اینجا كه خیلي كار خاصى نكردى خیلى وقتها هم میخواستیم در برویم از دست امام حسین علیه السلام، باز هم شب اول محرم دیدیم آمده ایم هیئت.
حال شور محرمى یكدفعه گرفت خب بقیه اش هم میشود. چرا باورم نمیشود؟ همه ما سر سفره اخلاص و دعاى پدر و مادرهایمان الآن اینجا هستیم. یعنى پدر و مادر ما نشستن مرتب دعا كردند گفتند این بچه من، این دختر ، من این پسر من، حسین جان این نوكر شما شود. این خادم و خادمه شما شود. و برآورده شده.
اگر پدر و مادر ما چند پله بالاتر دعا میكردند همان میشد. نیت مهم است. اصلا قرار نیست ما كار خیلى ویژه اى انجام بدهیم. یک دست وپایى داریم میزنیم. اگر كسي فكر میكند خودش دارد سیر و سلوك میكند كه ما اصلا حرفى نداریم. اما اگر خداست که سیر میدهد و میبرد .خب شما نیت كن، خدا می برد. چرا این اتفاق نمیفتد؟ دلیلش این است كه من نیتم را با قدرت محدود مادى خودم میبینم.
نیت عطیه الهی
خدا یک عطیه الهی به ما داده. خدا یک لطف الهی کرده که نیتهاى ما فراتر از زمان و مكان و قدرتهاى خودمان باشد. «نیت المؤمن خیر من عمله» نیت ما جلوتر از اعمالمان می رود.
خدا كه چیز بیهوده خلق نمیكند براى چه خدا به من این قدرت را داده كه من بتوانم نیت كنم، قصد كنم بیشتر از قدرتم. دلیلش این است اگر شما بخواهید خدا میتواند شما را برساند. ولی وقتی من میگویم همین كه در این جامعه با این وضعیت فساد ما داریم میریم هیئت، یک سینه میزنیم بس است دیگر. همینجا متوقف میمانیم. اگر كم نیاوریم و بیرون نرویم متوقف میمانیم.
باور مهربانی و قدرت خدا
از طرفی مهربانی خدا را خیلی باور نداریم. آقا ما خیلی گنهكاریم! شما میدانید كه خدا چقدر عاشقانه به شما نگاه میكند. یه پدر یا مادری كه بچه اش هزار طور خلاف دارد انجام میدهد آن نگاهش نگاه بي محبت نمیشود به این فرزند. اخرش میگوید چه كنم بچم است دیگر. مرتب مهلت میدهد، فرصت میدهد، مدارا میكند، تا اینكه این بچه به راه بیاید. خدا برای چه به ما مهلت میدهد؟ هزار جا رفتم از این محرم تا اون محرم كه نباید من را شب اول محرم راه میداد. ولی راهم داد یعنی اینكه خدا دارد مهلت میدهد با مهربانی. شب و روز دارد به من عاشقانه نگاه میكند، حتی با گناهکارها.
شما باور میكنى كه دردانه خلقت هستی؟
اگر باور كنیم كه خدا قدرت دارد به هر جایى ما را برساند. من سلمان فارسى بشوم. و خدا مهربان است. اصلا او دنبال این است من را به آن نقطه برساند. و نكته بعدى اینكه اینها همه بستگی دارد به اینكه آیا من میتوانم نیت بكنم كه یک كاری بكنم برای امام زمان علیه السلام؟ من هم حبیب باشم براي امام زمانم. چه ایرادی دارد؟ شما باورتان میشود امشب خدا از شما نظر میخواهد برای ظهور امام زمان علیه السلام؟ شما باورتان میشود كه خدا یک دانه یک دانه دعاهای ما را دارد حساب میكند برای فرج امام زمان علیه السلام؟ خدا رو شما حساب می كند. الان كه عزادار امام حسینم هستی دیگر بیشتر. امشب خدا از من و شما نظر میخواهد.
روایت می گوید اگر یک وقتی آنقدر ظهور عقب بیفتد مردم آماده نباشند ما برسیم، آخر دنیا یک روز مانده باشد به قیامت خدا آن یک روز را آنقدر طولاني میكند كه مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور كند.
مفهومش چیست؟
این است كه اگر شما بخواهید خدا می تواند در یك شب كار ظهور را حل كند. خب خدایا همین امشب شب جمعه است. گفتند شب جمعه و سحر جمعه آقا مي آید. خب خدا میگوید نظر شما چیست؟ شما دردانه خلقتي! ما میگوییم: نه آقا که حالا قدمش روی چشم. ولی ما كه خیلی آماده نیستیم. بعید هم هست كه آقا بیاید. تا صبح امام زمان علیه السلام سر برخاك دعا كرده. دم سحر
خدا مي فرماید مهدی جان این هفته هم نشد. اینها خیلي منتظر نیستند. شب جمعه آمدند هر دعایي كردند، ولي به تو رسیدند همینطوری مصنوعی گفتند عجل لولیك الفرج. خیلي بر ایشان مهم نیست. حالا صبر كن تا بعد. آقا امام زمان علیه السلام ر ا در حبس نگه داشته ایم. خدا منتظر نیت من و شماست ، كه باور كنیم وقتي دعا میكنیم.
می گوید «فرجا عاجلا قریبا كلمح البصر» خدایا اقای ما را به یك چشم برهم زدن برسان. خداقدرت دارد نه تا صبح، « أوْ هوُ أقْربُۚ »همین الان آقا را برساند. اینطور دعا کنید یعنی توقع داشته باشیم از خدا. كه خدا مي تواند در یك چشم بر هم زدن امام زمان علیه السلام را برساند. ما اگر اینها را باور كنیم. با همان«إِهلَ الهذِین آمنوُا » آمنوا به چه چیزی؟ به قدرت خدا ، مهرباني خدا ، نیت ما ، اینكه دردانه خلقتیم ، ارتباطمان با خدا چه شکلی است؟ اگر باور كنیم در یك شب مي توانیم سرنوشت عالم ر ا به هم بزنیم. حداقل جلو بیندازیم ظهور مولا را. امشب شب آن سه ساله ای است كه در خرابه گفت من انقدر گریه میكنم تا آقایم بیاید. امشب بیایم بگویم ای سه ساله من هیچ نمیخواهم فقط آمدم بگویم تو دعا كن آقای ما بیاید. بچه ها اگر این جلسه و روضه و دعاي ما گره به امام زمان علیه السلام نخورد خیلي به درد نمیخورد. نمیگویم به درد نمیخورد ولي معلوم نیست چي بشه. تا میتوانید این اشكها را گره بزنید به امام زمان علیه السلام. یک كاری برای آقا كنید. نیت كنید. نیت كنید سخت نیست كه اقا من میخواهم سربازت باشم. این دل ر ا در بیارویم بدهیم دست امام زمان علیه السلام بگوییم خودت درستش كن.
ثبت دیدگاه